|
|
|
سلام.
درباره يکی
از دروغهای
قرن ۲۰ ميلادی:
یکی از
دروغهای قرن ۲۰
جنگ با مواد
مخدر بود. جنگی
که رئيسجمهور
اسبق ايالات
متحده آمريکا
رونالد ريگان
شروع کرد. جنگی
که قرار بود
کاشت و ساخت و
فروش مواد
مخدر را دشوار
کند. جنگی که
به اسمش به
ديکتاتورهای
آمريکای جنوبی
اسلحه و محمات
فروخته شد و
شکنجهگران
برای این
دولتين پرورش
و آموزش داده
شدند. جنگی به
نام مبارزه با
اعتیاد در
کشتزارهای
آمريکای جنوبی
(کشتزارها
مواد مخدر
خودشان در ایالات
متحده البته
نه) با سمهای
قوی پاشیدن که
در این زمینها
برای ساليان
دراز حتی
آذوقه هم نميشود
کشت کرد. و
البته اين
سمپاشی هیچ
ربطی به فروش
کم محصولات
غذايی زياده
آمريکا نداشت
(جان باباشون).
و اين جنگ
فقط و فقط برای
مبارزه با
مواد مخدر و
دلسوزی دولتها
برای جوانان
معتاد بود و
نه مثل بعضی
که خيالات میکنند
که برای کنترل
بازار مواد
مخدر توسط
سارمانهای
جاسوسی بوده
است.
مگر نه که
اینهمه مواد
مخدر به دست
مامورين دولتی
نابود ميشود
(حالا بيخيال
که اکثرش را
خودشون سفارش
ميدهند تا بعد
قيافه بياند و
دليل وجودشون
و خرجهای
کلانشون را
دربيارند)؟
مگر اينهمه قاچاقچی
دستگير نمیکنند
(حالا اکثرا
مريض و معتاد
هستند هم
ناديده
بگيريد، يک
آمار در جنگ ایران
با مواد مخدر:
بالای 2 تن
مواد مخدر قبض
شده و دو و نیم
ملیون دستگیر
شده).
آيا غير
از اين است که
طبق قانون
سرمايهداری
وقتی کشت و
کار، حمل و
نقل، خريد و
فروش يک جنس سخت
باشد قیمت آن
جنس بالا ميرود؟
پس یکنفر نيست
که به من بگويد
چرا قيمت ۱
کيلو کوکائين
در سال ۱۹۸۰
قبل از شروع
مبارزه
آمريکا با
مواد مخدر ۶۰۰۰۰
دلار و ۱۹۸۹
پايان رياست
جمهوری ريگان
قيمت يک کيلو
به ۶۰۰۰ دلار
رسيد*. در
تمام اين مدت
هم به دولتهای
آمريکای جنوبی
کارنامه مثبت
در مبارزه
داده شد تا با
پول مردم
آمريکا برای
جنايتکاران
اسلحه بخرند و
هم به خود
باليدند تا
مردم گمراه به
آنها رای
بدهند و اکثر
هم ساکت
ماندند
ونتيجه اش برای
مردم آمریکا
اين بود که از
سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۷
بستران
کوکائينی
بيمارستانها
۶۰۰ درصد رو
به افزايش
گذاشت*.
و قيافه آمدن
اين دولتهای
فاسد اروپا که
هروقت با قمحوری
اسلامی
قرارداد میخواهند
ببندند
مبارزه اين خمحوری
را به رخ مردم
و جهان میکشند
و يکی نيست به
اينها بگويد
که در تاريخ
ايران اینهمه
جوانان معتاد
نبودند و به
دست آوردن ترياک
و هروئين در
ايران به راحتی
امروز هيچوقت
نبود.
در طول
تاریخ بشر،
دروغها به ما
قالب کردند که
اکثر مردم
آنها را باور
داشتند و هنوز
هم دارند.
دروغهايی که
پایه قدرت
آنها محکم و
بشر را گمراه
و قبول به واقعيتی
که او را زير
سلطه فساد و
دزدی و راهزنی
نگه میدارد
کرد. واقعيتی
که به اعتياد
(نه فقط به
مواد مخدر)
نياز دارد.
واقعيتی که به
۲۲۰۰۰ کودکی
که هرروز از
گشنگی میميرند
نياز دارد (تا
ما از گشنگی
نمیریم). واقعيتی
که به جنگ و
کشتار محتاج
است (تا
اقتصاد خوبی
داشته باشیم).
واقعتی که به
فقر و فقير
معتاد است (تا
کارگر ارزان
داشته باشيم).
واقعيتی که به
اسلحههای
اتمی، شيميايی
و بيولوژی
نياز دارد (تا
به اصطلاح صلح
حفظ شود). واقعیتی
که� ما
را مجبور به
سکوت کرد و
کسانی هم که
جرات کردند و
سکوت نکردند،
ما آنان را
تنها گذاشتیم
و ديوانه، جانی،
مفسد، خيالاتی
خواندیم.
واقيتی که
قبول کرديم !؟
اين واقعيت
مثل نوری است
که حشرات به
سويش میروند و
نتيجهاش هم
همان خواهد
بود.
�(U.S Congress, Subcommittee on Terrorism,
Narcotics and International Operation, Report, P. 8F)*
اگر در
اين مورد
بيشتر میخواهيد
بدانيد به اين
دو کتاب
مراجعه کنيد.
متاسفانه من نمیدونم
که آیا اين کتابها
به فارسی
ترجمه شدند و
اگر، اسمشان چیست:
1.������ اصل:
<< A qui
profite la cocaine?>> نوشته Mylene Sauloy
& Yves Le Bonniec
�������� تیتر
آلمانی کتاب: << Tropenschnee>>
2. ����� اصل: << Im Namen des Staates>> نوشته Andereas von B�low
�������� ترجمه
اسم کتاب به
فارسی: �به نام
دولت�
سکوت
تسليم است و
تسلیم شکست !
به امید
آگاهی من و
شما
آرمین
گيله مرد